صدا

مانده در گلو

صدا

مانده در گلو

فروش بیمار !!!!!

شاید باورتون نشه ولی تو این کشور و این شهر که روزگاری خوب بود و بدتر و بدتر شد و 

 

کماکان داره بدتر میشه بیمار ها هم بفروش میرسن 

 

البته نه با قیمت کم ... ! 

 

بهتره که دعا کنیم خدا کسی رو راهی بیمارستانها نکنه و بیمارها رو شفا بده  

 

آمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن 

 

حالا داستان از چه قراره : 

 

یکی از اقوام ما بیمار شد ( خدا قسمت کسی نکنه ) و راهی بیمارستان شد 

 

خانوادش از هولشون زنگ نزده بودن اورژانس و خودشون سریع بیمار رو برده بودن بیمارستان 

 

(ما هم بعدا رسیدیم )

 

بیمارستانهای دولتی که قربونشون برم پر از بیمار هستن و هیچوقت هم نه جا دارن و نه 

 

امکانات. 

 

بعد حال بیمار وخیم شد و دکتر مسول اینقدر اومد و گفت ما امکانات نداریم و... اگه می خواهید  

  

بیمار زنده بمونه برید بیمارستان خصوصی و ... اینجا بمونه میمیره و .... ( این جملش خیلی  

 

جالب بود آخر روحیه دادن بود ) حالا شما خودتون رو بذارید جای خانواده بیمار 

 

دارن از استرس هلاک می شن یکی هم می آد و دم گوششون وز وز می کنه 

 

خلاصه دکتر موفق شد و خانواده بیمار راضی شدن که به اورژانس زنگ بزنن ...

 

اورژانسیه گفت نگران نباشید من میبرمتون یه بیمارستان باحال و خوب و تمیز و مجهز و ... 

 

( نه ، اشتباه نکنید پیام بازرگانی یا مدیر تبلیغات نبود راننده آمبولانس بود ) خانواده بیمار  

 

هم ناچارا گفت آقا خدا خیرت بده ! رفتن و ما هم بعد از اونا راه افتادیم 

 

وقتی رسیدیم فهمیدیم که برای بستری کردن ۳ میلیون گرفتن و بستری کردن 

 

بعد فهمیدیم که خدارت تومن ( واحد شمارش پولهای هنگفت ) هزینه هر شب بستری 

 

بودن تو این بیمارستانه ، سرتونو درد نیارم و خلاصه بگم و از خیلی چیزها بگذریم 

 

فهمیدیم که راننده آمبولانس ها با بیمارستانها هماهنگ هستن و برای هر بیمار پورسانت 

 

میگیرن !!!! 

 

خدا رو شاهد میگیرم که خود یک راننده آمبولانس این رو گفت 

 

تازه وقتی من از یه راننده دیگه ( آمبولانس دولتی ) پرسیدم اون هم تایید کرد 

 

قشنگ نیست ؟!!!!  

 

تاسف نخورید  

 

شاید راننده آمبولانسه من هستم 

  

 پدرمه 

 

پسرمه

برادرمه 

 

دوستمه 

 

هم محلیمه 

 

هم شهریمه 

 

هم وطنمه 

 

ولی جامعه داره به سمت دزدی گامهای استوار و بلندی برمیداره 

 

خواهشمندم تاسف نخورید که من خوردم و سودی نداشت ... 

 

 

 

حمل و نقل عمومی

حمل و نقل عمومی به سیستمی گفته می شود که در آن انسانها را با وسیله هایی به اینور


و آنور می برند البته بدون در نظر گرفتن مقوله انسان بودن آنها


در این بین شرایط ذیل لازم التحقق می باشد :


1 - له شدن


2 - شکستگی قسمتی از استخوان ( گاهی موارد چند قسمت بطور همزمان )


3 - ربوده شدن موبایل / کیف پول / ساعت مچی و ....


4 - استشمام بوهای بسیار قشنگ !


5 - پشیمانی از استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی


6 - پاره شدن لباس / کیف / کفش و....


7 - انتظار مدت زمان زیاد در ایستگاه های مربوطه


8 - صله رحم !


9 -استشمام بوی سیر و پیاز از دهان مبارک بقلی(( با عرض پوزش))  (این مورد فقط مخصوص


آدمهای خوش شانس می باشد.)


10 - ازدحام جمعیت بطور خفن


11- کاهش یافتن حریم خصوصی و تبدیل شدن به حریم عمومی قابل دسترس همگان !


و....